بدون عنوان
نٍ تو... من لبریزم .. لبریز از حرفهایی که هرگز نخواهم گفت و حس هایی که همیشه مرا دچار است . حالتی عجیب در من که حاصلش به شدت سکوت است و خاموشی ؛ و نگاهی خیره که مرا با خود به دور دست های تاریخ ِ خود می برد . دوست دارم تمام شب را رانندگی کنم تنها ، تا سپیده ، و با آهنگی که مرتب در گوشم می خواند هم صدا شوم .. ...
نویسنده :
مامان شایان بلا
18:02